ارتباط دختر و پسر
ارائه از: کبری غلامی/کارشناس روانشناسی
دختر به شدت از اینکه والدین وی پی به ارتباط پنهانی وی ببرند بیمناک است، اما از آنجا کهمیپندارد، پسر مورد علاقهاش، وی را به عقد خود درخواهد آورد، به ارتباط خود ادامه میدهد. این درحالی است کهبسیاری از پسرانی که با دختران ارتباط برقرار میکنند فقط به عنوان سرگرمی و نوعی تفریح به این ارتباط نگاه میکنند. این پسر در خانوادهای پرورش یافته که همواره در گوشش زمزمه کردهاند دخترانی که به راحتی با پسران ارتباط برقرار میکنند، نمیتوانند زن مناسبی برای زندگی باشند و با این دیدگاه به ارتباط خود ادامه میدهد. دیدگاه سنتی این افراد زمانی آشکار میشود که به راحتی با جنس مخالف
ارتباط برقرار میکنند و بهشدت مراقب رفتارها و ارتباطات بستگان مونث خود هستند تا مبادا آنان رفتارهایی از این دست داشته باشند. البته این مقدمه تاییدی برازدواجهای سنتیگذشته که پدرومادر میپسندیدند و دختر و پسر بدون اینکه همدیگر را ببینند به عقد یکدیگر درمیآمدند نیست، چه اینکه سالهاست پسران و دختران زیادی با شناخت کافی از یکدیگر ، زندگی مشترک را آغاز میکنند و به طور نسبی از زندگیشان راضی هستند.
پس چه باید کرد؟
شاید کارشناسانی که سال هاست این موضوع را مورد پژوهش و بررسی قرار دادهاند تا راهکاری مناسب برای رویارویی با آن بیابند پاسخی برای واژه "پس چه باید کرد ؟" داشته باشند.
به گفته کارشناسان علوم تربیتی، سن، شخصیت فرد، برداشت یک فرد از جنس مخالف، تربیت خانوادگی و... در چگونگی برقراری ارتباط وی با جنس مخالف موثر است.
بسیاری از دختران و پسران به گونهای تربیت شدهاند که در چرخه اجتماع- مداری از جنس مخالف گریزان نیستند و در قالب مسایل کاری ، درسی و... بدون هیچ گونه احساس عاطفی، بقای زندگی اجتماعی خود را تضمین میکنند.
امامتاسفانهبرخورد نادرست خانوادگی در تربیت فرزندان، شخصیتهای متزلزلی بار میآورد که در شروع زندگی اجتماعی، هرگونه واکنش از سوی جنس مخالف، وی را به رویایی عاطفی فرو میبرد. آمار آسیبهای اجتماعی نشان میدهد این سوء برداشتها چه عواقب ناخوشایندی بخصوص برای برخی دختران بهبار، آورده است. روانشناسان براین باورند، درچرخه زندگی عاطفی جوانان، واکنشهای والدین دربرابر رفتارهای فرزندان، موجب پی ریزی شخصیتی فرد در دوران بلوغ میشود.
برخورد والدین با دختر و پسر در دوران بلوغ در خصوص روابط بین آنان موثراست.
دختران در این سنین نیاز به خودشناسی و شناخت استعدادهایشان دارند و این موقعیت والدینی را میخواهد که به آنان کمک کند. هر چه میزان اختلافات میان والدین با فرزندان دختر بیشتر باشد، رفتارهای ناسازگارانه ضد اجتماعی در آنان بیشتر میشود.
نیاز به جنس مخالف بخصوص در دوران بلوغ یک غریزه طبیعی است و اگر چنین احساسی نباشد در نهایت خانواده تشکیل نمیشود اما چگونگی برآوردن این نیاز کوره راههایی دارد که ممکن است فرد را به بیراهه بکشاند.
شناخت و احترام
روانشناسان در توضیح شکلهای مختلف ارتباط بین دختر و پسر گفتند: گاهی
برخورد دو جنس مخالف، مبتنی بر شناخت و احترام متقابل است.
گروه زیادی از دختران و پسران ایرانی تحت آموزش و تربیت صحیح خانواده، از جنس مخالف گریزان نیستند. فرزندان در این خانوادهها میآموزند جنس مخالف موجوداتی عادی و معمولی هستند، لیکن آدابی را از لحاظ اجتماعی و شرعی در برخورد با آنان باید مراعات کرد.
بحث و گفتوگوی خانوادگی، در مورد واقعیت جنس
مخالف، در کاهش بسیاری از انحرافهای دوران نوجوان و جوانی موثر است".
برخورد با جنس مخالف بر مبنای شرم افراطی را نوع دیگری از واکنش های فرد معرفی می شودو شرم یک ناتوانی دراظهار وجود و ابراز خود است و
لیکن حیا رفتاری است، اختیاری و ارادی است . شرم در رابطه با جنس مخالف باعث بروز مشکلات زیادی میشود در صورتی که حیا باعث توازن و درست عمل کردن در مقابل جنس مخالف میشود.
در شناخت حد و مرز حیا و شرم و تفاوت قائل شدن میان این دو،
خانواده نقش اساسی ایفا میکند. شرم و خجالت احساس منفی به جوان و نوجوان میدهد و باعث میشود تا او احساس خویش را در مورد جنس مخالف بیان نکند و به سمت افراد غیرمجرب و حتی ناباب رفته و راهکارهای خطرناکی را دریافت کند. وی برخورد مبتنی بر پرخاشگری را نوعی از رفتارهای ناهنجار افراد در برابر جنس مخالف برشمرد پرخاشگری عمل یا گفتاری است که به منظور آسیب رسانیدن به شخص یا شی دیگری انجام میگیرد.
ویراژ موتور
پسرانی که با ویراژدادن سریع موتور یا ماشین در
مقابل دختران باعث ترساندن آنان شده یا با پرتاب سنگ ، شیشه خانهها را می شکنند، تمایل و رفتار پرخاشگرانه خویش را نشان میدهند. آشنایی نداشتن کافی در مورد آداب برخورد با دیگران، این افراد را دچار ترس و دلهره میکند و این ترس آنان را به طرف رفتار پرخاشگرانه به صورت نوعی دفاع میکشاند.
برخورد بانسل جوان باید براساس واقع بینی منطقی و ظریف باشد و
از هرگونه افراط و تفریط در این راه خودداری شود. زیاده روی در معاشرت را نوع دیگری از ارتباط نادرست بین دختر و پسر به شمار می اید اینگونه معاشرتها به طور معمول ناشی از بینش خاص غرب گرایی است..
داشتن میهمانیهای مختلط و شوخی و خنده ،
غیرمقید بودن در مورد نحوه پوشش و حتی تماس بدنی مانند دست دادن یا دست
همدیگر را گرفتن از جمله مشخصههای معاشرتهای افراطی است.
دیدگاه خانواده را در چگونگی برقراری این گونه ارتباط موثر دانست.
نوجوان به دلیل اینکه در سن حساسی قرار دارد، به طور معمول گروه همسالان را در بسیاری از موارد بخصوص اگر خانواده نیز شرایط را فراهم کند،جایگزین خانواده میکند.
دوستان نزدیک نوجوان نیز گاهی بر اساس افکار غیرواقعی یا منطقی خود تسهیلاتی برای برقراری ارتباط فرد با جنس مخالف برقرار میکنند.
این ارتباط وجلب توجه باعث میشود که نوجوان با کوچکترین احساس علاقه نسبت به جنس مخالف در چرخه تعامل هم حسی و همدردی قرار گیرد
و این چرخه گاه آنان را به سوی رفتارهایی سوق میدهد که به لحاظ اجتماعی و اخلاقی ناپسند است.
یکی از مواردی که خانوادهها باید برای تربیت اجتماعی افراد مهیا کنند را آماده ساختن آنان برای رودررو شدن با جنس مخالف ذکر کرد.
این امر رامستلزم شناخت صحیح خانوادهها از الگوی مناسب رفتار اجتماعی و آموزش آن به فرزندان دانست.
در کنار این مسایل، نحوه برخورد جامعه، یعنی مردم و اطرافیان نوجوان از دیگر عوامل موثر در ایجاد این نوع رفتار است.
آشنایی والدین ، مربیان و آموزگاران با روحیه نوجوانی و برخورد صحیح با آن در ایجاد رابطه درست وی با جنس مخالف کارساز است.