اعدام زن با طناب آزادی
ارائه از: شینا لرستانی/کارشناس حقوق
زن همیشه در باتلاقهای عمیق دیانتهای خودساز بشری و مذاهب مسخ شده و تحریف گشتهی آسمانی، موجودی ستمدیده و بیچاره بوده است. در این مذاهب بشری او بدرجها کمتر از یک انسان است.
افریقیها او را چون کالایی در بازار خرید و فروش میکردند، رومانیان او را موجودی فاقد روح و روان دانسته، روغن داغ بر جسمش ریخته به ستون میبستند، و احیانا زنهای بیگناه را بر دم اسب میبستند و اسبان را چارنل میتاختند تا جان دهند! چینیان باستان زن را موجودی پلید تلقی میکردند که شوهرش حق داشت او را زنده بگور کند. و هندیها بر این باور بودند که زن باید روز مرگ شوهرش جان دهد، و زنده همراه با جسد مردهی شوهرش به آتش کشیده میشد. و نیاکان فارسی ما مهار زندگی او را به شوهر واگذار میکردند، و شوهر در کشتن زنش یا منت نهادن بر او و زنده رها کردنش آزادی تام داشت. یهودیان گمراه پس از مسخ دین اسلام حضرت موسی (علیه السلام) زن را لعنت و نفرین بشریت میدانند، چرا که در باور آنها او آدم را گول زده از بهشت بیرون رانده بود. و در روزهای عادت ماهانه بکلی از او دوری میکنند، نه با او سخن میگویند و نه در کنارش غذا میخورند، و او حق ندارد به هیچ ظرفی دست زند تا مبادا پلید گردد. و مسیحیانی که دین اسلام حضرت عیسی ( علیه السلام) را تحریف کردهاند زن را دروازهی شیطان نامیدند، و رابطه با او را نوعی پلیدی میدانند.
دین مبین اسلام با ندای «... وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ... »{ و برای همسران ( حقوق و واجباتی ) است ( که باید شوهران اداء بکنند ) همان گونه که بر آنان ( حقوق و واجباتی ) است که ( باید همسران اداء بکنند ) به گونه شایستهای } بشریت را بخود آورد. و پیام آور توحید (صلی الله علیه وسلم) همیشه در حق زن سفارشها مینمود. «استوصوا بالنساء خیرا» ـ شما را به نیکویی با زنان سفارش میکنم ـ. و میفرمودند:« خیرکم خیرکم لأهله و أنا خیرکم لأهلی»ـ آنکسی که نزد خانوادهاش بهترین باشد بهترین شماست، و من از همهی شما برای خانوادهام بهترینم ـ! و زنان را خواهران مردان معرفی نمود. «النساء شقائق الرجال».
و برای زن میدانی را که شایسته و مناسب با فطرت و خلقت اوست تحدید نمود. و لباسی که به او حشمت و شخصیت و جایگاه خاصی در جامعه میدهد.
مرد خودپرست غربی توانست بنام آزادی زن را از محیط پرمهر خانواده بیرون کشیده، به بازار مشقت بار کار آورد. و همهی تکالیف و سختیهای زندگی را روی شانهی او بنهد. و با همان آهنگ آزادی امروزه در جهان غرب شاهد آنیم که زن بصورت یک کالای تجارتی و شهوانی برای مرد گرگ صفت غربی درآمده و هیچ ارزش و شخصیتی ندارد.
در غرب هر کالای تجارتی از صابون و سنگ حمام گرفته تا پوشک بچه تا دارو و سر سوزن، همه و همه را زن عریان در رسانهها با نمایش اندام خود به مردم عرضه میکند!
در جامعهی غربی که معیار زیبایی برای مرد در لباس مرتب و شیک معرفی شده، زن با باتوم آزادی، در طمع، لقمه نانی لخت و عریان باید چپ و راست مرد بچرخد!..
با همین عصا زن از همهی حقوق خود محروم شده است. نه پدر و مادری میشناسد، و نه خواهر وبرادری، و نه محیط پر مهر خانوادهای دیده است، و نه اینکه میتواند لذت مادر بودن را بچشد و نه از شخصیت و جایگاه همسر بودن خبری دارد، تنها چند روز جوانیش ـ البته اگر اثری از زیبایی در او بود ـ در کنار زحمت کار و عرق ریختن؛ طعمهی چشمان گرسنه و شهوت بیمهار جامعهی مست است. و پس از آن چون زبالهای بکناری انداخته میشود!
زنان اروپا امروز به جامعه التماس میکنند تا آنها را بکلی از مردان جدا سازد، و به آنها بها داده اجازهی بازگشت به محیط خانواده را بدهد.
البته این درخواستها و آرزوها پس از مرگ سهراب است. جامعه خودخواه غرب هرگز حاضر نیست این بردگانی که با شعار آزادی طوق بندگی بر گردنشان نهاده را به این سادگی از دست بدهد!..